ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشتی از مجید رضائیان درباره مسئولیت اجتماعی دربحران کرونا
یک کمپین - ۴ ضلع
مجید رضائیان
استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
اساساً مسئولیت اجتماعی شهروندان در ابتدای هر امری باید ارزیابی شود. در حال حاضر که بحث سلامت و بهداشت و مقابله با کرونا مطرح است، در گام نخست باید کمپینهای خیلی قوی و خوب ساماندهی شوند و در سطح عمومی اطلاعرسانی بینهایت قوی باشد و عوامل تشویقی نیز برای اجرای کمپینهای رسانهای در کنار این امر وجود داشته باشد؛ بنابراین نیازمند این هستیم که کمپینهای رسانهای و ارتباطی گسترده در سطح جامعه داشته باشیم. این نکته تا اندازه زیادی میتواند، شهروندان را به رعایت پروتکلهای بهداشتی، تشویق و ترغیب کند. بحث دوم، عوامل تشویقی است؛ در همه جای دنیا با شیوع ویروس کرونا، کارهای تشویقی انجام شده، به عنوان مثال، اینترنت، برق یا آب رایگان در اختیار مردم قرار داده شده است، این عوامل میتوانند حرکت کمپینها را نیز به جلو ببرند. در جاهایی از دنیا که برخی مشاغل را تعطیل کردند، کمکهزینههایی روشن و مشخص در اختیار شهروندان آن کشورها قرار داده شد، ولی در کشور ما این بحث بسیار کمرنگ بوده و فقط در مواردی مانند بیمههای بیکاری شاهد عوامل تشویقی بودیم. به اعتقاد من این نکته باید در کشور ما نیز پررنگتر دیده شود، نکته سوم این است که در کنار کمپینهای ارتباطی، مردم نیز پیشگام باشند و برای اجرای دستورالعملهای کمپینها و رعایت پروتکلهای بهداشتی، شهروندان نیز به نوبه خود کمکهایی حتی به لحاظ اقتصادی داشته باشند، این امر بسیار خوب است، در عین حال، اگر کمپینهای قوی در عرصههای رسانهای و ارتباطی وجود داشته باشد، کمکهای مردمی نیز در همین راستا متمرکز شده و کمپینها میتوانند قویتر عمل کنند، البته هدایتهای لازم در خصوص قانون هم از جنبه دولتی و هم به لحاظ مردمی در کنار موارد یاد شده باید وجود داشته باشد. نکته چهارم رعایت قانون است، رعایت قانون از جمله مواردی است که در مبارزه با بیماری کرونا بسیار مؤثر است، این در حالی است که ممکن است در یک عرصه برای اجرای بحث سلامت، دهها مشکل وجود داشته باشد، به عنوان مثال وقتی کادر درمان میگویند که باید تعطیلی اتفاق بیفتد تا ما بتوانیم خود را بازیابی کنیم، دیگر حرفی برای گفتن نمیماند. در بحث ضابطان قانون و رعایت قانون توسط شهروندان، خلأهایی وجود دارد که لازم است با کمک کمپینها برطرف شوند. پس باید قانون را تشویق کرد تا با تمام قدرت به پیش رفته و همه شهروندان را ملزم به رعایت قوانین و دستورالعملها کند، البته این بدان معنا نیست که فقط مردم را خطاب قرار بدهیم، بلکه بسترهای لازم و خلأهای قانونی نیز باید بازنگری شوند. کسانی که مجریان قانون هستند، هم باید در کمپینها دیده شوند تا به نتیجه مطلوب برسیم. اگر این عوامل پیادهسازی شوند، طبیعی است که نگاه یکسویه و مطالبهگرانه به مردم نمیشود، قطعاً باید از مردم مطالبه کرد، ولی در کنار آن حتماً کمپینها باید گستردهتر و قویتر کار کنند تا سلامت مردم تضمین شود و این ویروس در بازه زمانی کوتاهی از جامعه رخت بربندد.
استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
اساساً مسئولیت اجتماعی شهروندان در ابتدای هر امری باید ارزیابی شود. در حال حاضر که بحث سلامت و بهداشت و مقابله با کرونا مطرح است، در گام نخست باید کمپینهای خیلی قوی و خوب ساماندهی شوند و در سطح عمومی اطلاعرسانی بینهایت قوی باشد و عوامل تشویقی نیز برای اجرای کمپینهای رسانهای در کنار این امر وجود داشته باشد؛ بنابراین نیازمند این هستیم که کمپینهای رسانهای و ارتباطی گسترده در سطح جامعه داشته باشیم. این نکته تا اندازه زیادی میتواند، شهروندان را به رعایت پروتکلهای بهداشتی، تشویق و ترغیب کند. بحث دوم، عوامل تشویقی است؛ در همه جای دنیا با شیوع ویروس کرونا، کارهای تشویقی انجام شده، به عنوان مثال، اینترنت، برق یا آب رایگان در اختیار مردم قرار داده شده است، این عوامل میتوانند حرکت کمپینها را نیز به جلو ببرند. در جاهایی از دنیا که برخی مشاغل را تعطیل کردند، کمکهزینههایی روشن و مشخص در اختیار شهروندان آن کشورها قرار داده شد، ولی در کشور ما این بحث بسیار کمرنگ بوده و فقط در مواردی مانند بیمههای بیکاری شاهد عوامل تشویقی بودیم. به اعتقاد من این نکته باید در کشور ما نیز پررنگتر دیده شود، نکته سوم این است که در کنار کمپینهای ارتباطی، مردم نیز پیشگام باشند و برای اجرای دستورالعملهای کمپینها و رعایت پروتکلهای بهداشتی، شهروندان نیز به نوبه خود کمکهایی حتی به لحاظ اقتصادی داشته باشند، این امر بسیار خوب است، در عین حال، اگر کمپینهای قوی در عرصههای رسانهای و ارتباطی وجود داشته باشد، کمکهای مردمی نیز در همین راستا متمرکز شده و کمپینها میتوانند قویتر عمل کنند، البته هدایتهای لازم در خصوص قانون هم از جنبه دولتی و هم به لحاظ مردمی در کنار موارد یاد شده باید وجود داشته باشد. نکته چهارم رعایت قانون است، رعایت قانون از جمله مواردی است که در مبارزه با بیماری کرونا بسیار مؤثر است، این در حالی است که ممکن است در یک عرصه برای اجرای بحث سلامت، دهها مشکل وجود داشته باشد، به عنوان مثال وقتی کادر درمان میگویند که باید تعطیلی اتفاق بیفتد تا ما بتوانیم خود را بازیابی کنیم، دیگر حرفی برای گفتن نمیماند. در بحث ضابطان قانون و رعایت قانون توسط شهروندان، خلأهایی وجود دارد که لازم است با کمک کمپینها برطرف شوند. پس باید قانون را تشویق کرد تا با تمام قدرت به پیش رفته و همه شهروندان را ملزم به رعایت قوانین و دستورالعملها کند، البته این بدان معنا نیست که فقط مردم را خطاب قرار بدهیم، بلکه بسترهای لازم و خلأهای قانونی نیز باید بازنگری شوند. کسانی که مجریان قانون هستند، هم باید در کمپینها دیده شوند تا به نتیجه مطلوب برسیم. اگر این عوامل پیادهسازی شوند، طبیعی است که نگاه یکسویه و مطالبهگرانه به مردم نمیشود، قطعاً باید از مردم مطالبه کرد، ولی در کنار آن حتماً کمپینها باید گستردهتر و قویتر کار کنند تا سلامت مردم تضمین شود و این ویروس در بازه زمانی کوتاهی از جامعه رخت بربندد.
نوید دانش در گفتوگو با «ایران» از «دوئت» میگوید
با گذشته چه باید کرد؟
نرگس عاشوری
خبرنگار
«دوئت» نخستین فیلم بلند سینمایی نوید دانش است. دانش پیش از ساخت نسخه بلند این فیلم، نسخه کوتاه آن را با بازیگرانی چون پژمان بازغی، پانتهآ پناهیها و آناهیتا افشار ساخت. این فیلم کوتاه در سال ۲۰۱۳ منتخب بخش مسابقه سینه فونداسیون جشنواره کن شد. موفقیت این فیلم در برقراری ارتباط با تماشاگر او را ترغیب کرد که بر سویه دیگر داستان تمرکز کند. قصه «دوئت» با ماجرای دیدار دو دلداده (سپیده و حامد) پساز سالها جدایی آغاز میشد که حالا هر کدام با فرد دیگری ازدواج کرده است. هسته اصلی نسخه کوتاه این فیلم روی دیدار دو دلداده متمرکز بود اما دانش در نسخه بلند این فیلم به ماجرای بعد از این دیدار و تلاطم زندگی هر دو زوج میپردازد و تلاش میکند به پاسخ این پرسش برسد که با گذشته و خاطرات چه باید کرد. «دوئت» در موسیقی به معنی همنوازی دو نفره است و ساختار این فیلم نیز بر اساس موقعیتهای دونفره شکل میگیرد؛ زوج اول مینو (هدیه تهرانی) و حامد (مرتضی فرشباف) و زوج دوم سپیده (نگار جواهریان) و مسعود (علی مصفا). این فیلم پس از 5 سال بلاتکلیفی بالاخره اسفندماه سال گذشته به اکران عمومی درآمد اما در اکران هم بخت با آن یار نبود و با شیوع ویروس کرونا زودتر از موعد با سالنهای نمایش خداحافظی کرد. با ادامه تعطیلی سالنهای سینما، این فیلم که برای پرده عریض سینما ساخته شده در نهایت مجبور شد به اکران آنلاین تن بدهد. در گفتوگوی پیش رو با نوید دانش درباره این فیلم گفتوگو کردهایم.
فیلم «دوئت» شش سال پیش ساخته شد، بهمن سال گذشته در سینماها به نمایش عمومی درآمد و در نهایت پاییز امسال به اکران آنلاین رسید. در این 6 سال چه چیز مانع اکران عمومی فیلم بود؟
تا دو سال پیش حقیقت ماجرا بر خود ما یعنی من و عوامل فیلم هم پوشیده بود. پاییز 93 با همراهی دوست خوبم آقای پدرام صنعتی که سرمایهگذار نسخه کوتاه دوئت هم بود، پیشتولید فیلم بلند را شروع کردیم و با بازیگران اصلی و بخشی از عوامل پشت دوربین نیز به توافق رسیدیم اما در میانه راه با کسری بودجه مواجه شدیم. البته در آن مقطع بازیگران فیلم با نهایت حسن نیت و منش بلندی که از خود نشان دادند، با بنده قرارداد سفید امضا کردند تا در آینده و به فراخور بودجه رقم قرارداد مشخص شود. در این میان با آقای رسولاف آشنا شدیم که علاقهمند بود علاوه بر تأمین کسری بودجه تهیهکنندگی کار را هم برعهده بگیرد. ما هم بر اساس حسن اعتماد تهیهکنندگی ایشان را پذیرفتیم و قرارداد فیلم سینمایی دوئت را امضا کردیم، غافل از اینکه ایشان مجوز لازم جهت تهیهکنندگی در سینما را نداشت. این موضوع سبب شد تا صدور پروانه نمایش سینمایی دوئت تا زمان صدور کارت تهیهکنندگی آقای رسولاف یعنی چند سال پس از ساخت فیلم به تعویق بیفتد. باید اشاره کنم که همین نمایش امروز دوئت هم مرهون حمایتها و پشتیبانی بیدریغ اساتید بزرگوار؛ غلامرضا موسوی، سید ضیا هاشمی، روحالله برادری، محسن امیریوسفی و سید محمد مهدی طباطبایینژاد است.
پیش از این فیلم کوتاهی با همین نام ساخته بودید که در جشنوارههای جهانی مورد توجه قرار گرفت. چه ناگفتهای در نسخه کوتاه «دوئت» وجود داشت که شما را مصمم به ساخت نسخه بلند سینمایی آن کرد؟
هسته مرکزی فیلم کوتاه دوئت همان داستان آشنای ازلی ابدی دیدار دو دلداده پس از سالها جدایی و بیخبری از یکدیگر است. داستانی که بارها در ادبیات داستانی و سینما روایت شده است. در نسخه فیلم بلند کوشش من بر این بود که به تبعات این دیدار بر زندگی کنونی شخصیتها و همسرانشان بپردازم. گذشتهای که نمیدانیم چیست اما سایه آن بر زندگی امروز آدمها سنگینی میکند. در واقع پرسش اصلی فیلم بلند این است که با گذشته چه باید کرد و هر کدام از شخصیتها واکنشی متفاوت از دیگری نشان میدهند.
با این تعابیر میخواهید بگویید ابهامی که در نوع رابطه و دلیل جدایی حامد و سپیده وجود دارد خود خواسته است.
بله. ما در اینجا با این معما روبهرو نیستیم که حامد و سپیده چرا در گذشته از یکدیگر جدا شدهاند. جواب این سؤال اهمیتی ندارد. هر کدام از ما بنا به دلایل متفاوتی ممکن است احساس فقدان یا زخمی از گذشته را با خود حمل کنیم آنچه در اینجا اهمیت دارد رویکرد و شیوه مواجهه ما با گذشته است. بر همین اساس هم روند ارائه اطلاعات به گونهای طراحی شد که از مسیر مورد نظر خارج نشویم و تمرکز روایت بر واکنشها باشد. در ابتدای داستان درمییابیم که هرکدام از شخصیتها به نحوی با گذشته خود و یکدیگر در کلنجارند. میخواهند در زندگی خود و زندگی مشترکشان به آرامش برسند و از اینرو ناچار به مواجهه با گذشته خود یا همسرانشان میشوند. مواجههای که براساس باور اولیه هر کدام در نسبت با گذشته تعریف میشود. باور اولیه حامد بر این است که باید گذشته را ترمیم کرد تا به آرامش رسید و به جلو حرکت کرد. ما این ذهنیت را در مناسبات دیگر زندگیاش هم میبینیم. خانه پدری را ترمیم میکند، به دیدار سپیده میرود تا خاطره تلخ بهجا مانده از گذشته را ترمیم کند و با خود به آشتی برسد. در نقطه مقابل اما، همسرش مینو اعتقاد دارد باید گذشته را قیچی کرد تا بتوان به جلو حرکت کرد. سپیده در مواجهه با گذشته سکوت اختیار کرده. گذشته رازی پنهان در سینهاش است و آرامش خود و همسرش را در همین سکوت میبیند . مسعود از سر نگرانی در گذشته همسرش کنکاش میکند میخواهد این راز را از سینه سپیده بیرون بکشد و راه نفس هم او و هم خودش را باز کند. هدف او نیز چیزی نیست جز رسیدن به امنیت و آرامش. هر کدام از شخصیتها راهی متفاوت از دیگری در پیش میگیرند و کشمکشی نرم بین باورها به وجود میآید. در نهایت تماشاچی هم بر مبنای باوری که دارد بین شخصیتهای فیلم و خودش پل میزند.
در عین حال به نظر میرسد در بین این 4شخصیت آن کسی که با گذشته خودش صادقتر است حامد است. بعد از دیدار فروشگاه و عذرخواهی ضمنی، انگار به آرامش رسیده. سپیده اما گذشته را انکار میکند در حالی که پاگیر آن است. مسعود رازی پنهان دارد اما مصر است تا از راز سپیده مطلع شود. مینو هم با وجود ادعای این که باید گذشته را قیچی و رها کرد، با آگاهی از گذشته به هم میریزد. در سکانس پایانی موقع ورود به خانه به در بسته میخورد.
هر کس رازی در سینه دارد جز حامد. او توان حمل این بار سنگین را ندارد و همین او را درمانده و بیپناه کرده. رازش را با همسرش درمیان میگذارد و سراغ سپیده میرود تا شاید بتواند خود را از تاریکی بیرون بکشد اما نه، او نیز مانند دیگران در مواجهه با گذشته ناکام است. اساساً اینکه در آخر هیچکدام از شخصیتها رنگ آرامش را نمیبینند معنادار است و شاید جواب این سؤال که «با گذشته چه باید کرد؟» این باشد که هیچکدام این کارها. شاید تنها راه این باشد که با گذشته هیچ کاری نباید بکنیم. گاهی بهترین کار میتواند این باشد که هیچ کاری نکنیم تا به زندگی حالحاضرمان آسیبی وارد نشود.
در داستان نمادینی که سمیرا برای مسعود تعریف میکند از شتری میگوید که باری را بر دوش میکشد و ناگهان جایی بیصدا از پا درمیآید. تلاش کردهاید به بحران ارتباط و برقراری رابطه که فقدانش این روزها احساس میشود هم بپردازید. در همین صحنه گورستان، سمیرا به مسعود میگوید که بابام، مامانم رو بلد بود اما تو سپیده رو بلد نیستی. اما آیا واقعاً آنچه مخل ارتباط این زوج است این مسأله است؟ به نظر میرسد سپیده بعد از حامد سراغ آدمی رفته که هیچ شباهتی به او ندارد.
بله، سپیده متأثر از تجربه تلخی که از سر گذرانده زندگی متفاوتی را انتخاب کرده است. او با حامد در قایقی بوده میان امواج دریای پرتلاطم شور و هیجان و جوانی و احساسات. حالا اما در کنار مسعود انگار در دامنه کوهی با ثبات و استوار زندگی میکند. زوجی که هرچند شاید رابطه خیلی گرمی با یکدیگر نداشته باشند اما ثبات در زندگی مشترکشان را دوست دارند و با چنگ ودندان از آن مراقبت میکنند. سپیده رازی را که در سینه دارد با مسعود درمیان نمیگذارد تا از او و زندگی مشترکشان مراقبت کند. واکنش مسعود به گذشته سپیده و کنکاش در آن نیز ریشه در همین مراقبت و نگرانی دارد.
در واقع ماجرای مرگ مائده مرکز ثقل فیلم و مرگ او موتور محرکه قصه است. پس از این صحنه است که کنکاش مسعود آغاز و چرایی آن معلوم میشود.
بله. اگر سکانس گورستان نبود که با شخصیت دیگری سر و کار داشتیم. مسعود بدل میشد به مردی شکاک، متعصب یا سنتی. مرگ مبهم مائده مانند ضربهای است که او را بیدار میکند. قرائن نشان میدهد مائده خودکشی کرده؛ شب خوابیده و صبح بیدار نشده. با این وجود سمیرا نظر دیگری دارد و مرگ شتر را مثال میزند. یعنی این آدم به زندگی خود پایان نداده بلکه تحت فشار شرایطی که تحمل میکرده از پا درآمده. در هر صورت این سایه مرگ است که اینجا سنگینی میکند. یکی از مضامین کلیدی فیلم همین مسأله است. مینو میگوید «آدمها از شرایطی که توشن راضیان. نباشن تغییرش میدن؛ مهم نیست به چه قیمتی، تغییرش میدن.» استدلال سمیرا، مسعود را نگران و مضطرب میکند، در اتوبان دنده عقب میگیرد و سفر در گذشته همسرش را آغاز میکند. مسعود نگران اندوهی است که همسرش در سینه حمل میکند. نگران است که همسرش نیز سرنوشتی مشابه مائده داشته باشد و از فرط فشار باری که از گذشته تا به امروز با خود حمل میکند، از پا دربیاید. تمام نکات مطرح شده به وضوح در فیلم دیده میشود و شاید اشکال کار در همین باشد که دیده میشود و شنیده نمیشود و این با پیشفرضهایی که در ذهن بخش عمدهای از مخاطبان سینمای ما شکل گرفته مغایرت دارد.
ابهامهای مطرح شده در برخی اظهارنظرها را برگرفته از همین پیشفرضها و بیتوجهی به بیان سینمایی فیلم میدانید.
در ادبیات احساسات و افکار شخصیتها را با تنها ابزار ممکن یعنی کلمه بیان میکنیم، اما بیان در سینما به زبان تصویر است. با این وجود بخش زیادی از آثار سینمای ما بشدت متأثر و وابسته به ادبیات است. آدمها افکارشان را براحتی بیان میکنند و اگر به مکاشفهای میرسند به صورت شفاف رو به مخاطب بر زبان جاری میکنند. سینما یعنی انتقال معنا، احساس و داستان با نشانههای بصری، باند صوتی و پرفورمنس بازیگر. ما در «دوئت» سعی کردیم به زبان سینما وفادار بمانیم. از طرف دیگر با شخصیتهای درونگرایی مواجهیم که براحتی حرف نمیزنند، در رفتارشان ملاحظهگرند، اهل داد و فریاد و کشمکش فیزیکی نیستند، اهل بیان احساسات به شیوه رقت انگیز نیستند، در اوج تنش حرمت یکدیگر را حفظ میکنند و مراقب هم هستند. عزت نفس دارند و وقتی بین مراقبت از عزت نفسشان و مراقبت از کسی که دوستش دارند قرار میگیرند از درون ترک برمیدارند. در چنین لحظاتی است که از ژست بازیگر، رفتار دوربین، نور و باند صوتی برای انتقال احساس کمک میگیریم.
برای هر کدام از کاراکترها این اتفاق یک بار اتفاق میافتد. یکی از صحنههایی که سعی کردید معنا را با نشانه سینمایی بیان کنید همان صحنه رویارویی مسعود و مینو در آموزشگاه موسیقی و عکسی از جاده فیروز کوه است که تداعی کننده گورستان است.
دقیقاً. مسعود با دیدن این تابلو یاد گورستان و مائده میافتد و در اعترافی تکاندهنده اما ظریف اشاره به بار سنگینی میکند که بر دوش دارد.
و این اعتراف به نوعی اقرار به رازی است که خودش دارد؟
بله. مسعود از مائده میگوید که شبی مانند هر شب دیگری با همسرش شام خورده، تلویزیون تماشا کرده و خوابیده اما صبح روز بعد بیدار نشده. مینوی بهتزده دلیل مرگ مائده را میپرسد و مسعود میگوید، «نمیدانم، شب قبلش به من تلفن کرد ولی جواب ندادم ... نمیدانم چرا.» این اشاره ضمنی، وضعیت روحی مسعود و تکانههای عاطفی که در اجزای صورتش میبینیم نشان از بار سنگین و رازی است که این مرد در سینه دارد. مردم ما در زندگی روزمره خیلی باهوشاند. از کوچکترین جزئیات و نشانهها منویات درونی یکدیگر را درمییابند. اندکی تغییر در تن صدا، یک ابرو بالا انداختن، مختصری نگاه خیره و... ما خبرهترین مردم جهان در این زمینه هستیم. آدمهای «دوئت» هم به همان ترتیبی رفتار میکنند که ما در زندگی عادی رفتار میکنیم. اما در مواجهه با شخصیتهای فیلم انگار عادت کردهایم همه چیز شفاف و واضح توضیح داده شود.
براساس همین نگاه اینقدر استعاره مکانی در فیلم دارید؛ خانه قدیمی که نیاز به ترمیم دارد و آب به آن رخنه کرده(رابطه حامد و مینو) و خانه نوسازی با لوازم لوکس (رابطه مسعود و سپیده) که شخص سومی در آن است و نیاز به تغییر و شروع دوباره دارد و هر دو این خانهها پناهگاه مطمئنی برای ساکنانش نیستند.
بله. خانه آخرین یا تنها پناهگاه است. امنترین جا برای آدم. جایی که میتوانی از فشار روانی یا احساس ناامنی که در بیرون وجود دارد مأمن بگیری. احساس عدم امنیت در خانه تراژیکترین وضعیت ممکن برای آدمی است. بنابراین آدمها خانههایشان را شبیه به خودشان، ضعفها و نیازهایشان میسازند. در اینجا هم کارکرد خانهها و حتی محل کار شخصیتها در این است که به شناخت بهتری از آنها برسیم. خانه قدیمی در حال ترمیم، خانه نو اما خالی که باید پر شود، دیوارهای شیشهای محل کار مینو و...
نوع بازی هدیه تهرانی، علی مصفا و نگار جواهریان با جهان فیلم تطابق دارد اما بازی مرتضی فرشباف که کارگردان خوش ذوقی است با ریتم بقیه همخوان نیست.
برای نقش حامد با گزینههای زیادی صحبت کردم اما نتیجه موردنظر حاصل نشد. در نهایت با شناختی که از دوست خوبم آقای مرتضی فرشباف داشتم، از او خواستم که ایفای این نقش را بپذیرد. معتقدم نقشآفرینی آقای فرشباف متقاعدکننده است اما تفاوتی که احتمالاً به نظر شما رسیده تفاوت در سبک و سیاق است. آقای فرشباف یک بازی ناتورالیستی ارائه میدهد در حالی که سه بازیگر اصلی دیگر بازی استیلیزهای از خود به نمایش میگذارند. از طرف دیگر نحوه اجرا و رابطه دوربین با بازیگر شرایط کار را برای بازیگری از جنس آقای فرشباف پیچیده میکند. در دوئت دوربین فقط نمایشگر شخصیتها نیست بلکه به مانند یک همراه در رقص تانگو، با شخصیتها همراهی میکند.
به رابطه دوربین و شخصیتها اشاره کردید اما این نوع دکوپاژ در برخی صحنهها مثل دیدار سپیده با مسعود در کانکس، این اجازه را به مخاطب نمیدهد که به شخصیتها نزدیک شود.
با این تلقی که مخاطب در نمای بسته با شخصیت نزدیک میشود موافق نیستم. احساسی که در هر صحنه باید منتقل شود برای من در اولویت است. میزانسن، نور، اندازه نما و لنز هم باید در جهت انتقال این احساس باشد. صحنه کانکس که به آن اشاره کردید قرار است که احساس بازجویی در مخاطب ایجاد کند. میزانسن و دوربین نیز در جهت انتقال این احساس طراحی میشود. دو نفر در دو سوی میز رو به هم نشستهاند، مخاطب در ضدنور نیم رخ آنها را میبیند و یک چراغ مطالعه هم در کنار مسعود رو به سپیده وجود دارد. تمام عناصری که میتواند در شکلگیری چنین احساسی به ما کمک کنند.
همکاری با تیم حرفهای چون هایده صفییاری (تدوینگر)، حسین جعفریان (فیلمبردار)، کیوان مقدم (طراح صحنه)، پیمان یزدانیان (آهنگساز) و... چقدر در ایجاد این حال و هوا و درآمدن جهان فکری شما مؤثر بود؟
«دوئت» فیلمی است که با نهایت دقت و وسواس ساخته شده و دست یافتن به این میزان از هماهنگی در اجرا کار آسانی نیست. مانند ارکستراسیونی که در لحظه همه اجزای آن باید با یکدیگر هماهنگ باشند و هیچ سازی از ریتم و هارمونی خارج نشود. رسیدن به چنین نتیجهای نیاز به عوامل فنی کارکشتهای دارد که از اخلاق حرفهای نیز برخوردار باشند و با مناعت طبع خود را در اختیار جهان فیلم بگذارند. از بخت بلند من بود که در دوئت از همراهی چنین گروهی توانستم بهرهمند شوم.
همین وسواس و دقت در جزئیات باعث شد تا 6 سال از فیلمسازی فاصله بگیرید یا اینکه این دوری خودخواسته بود و ترجیحتان این بود که بعد از دریافت واکنشها و بازخوردها نسبت به ساخت فیلم دومتان اقدام کنید.
2 سال از این 6 سال صرف نگارش فیلمنامه پروژه بعدی شد تا به کیفیت مطلوب نظر من برسد، اما نکته مهمتر انتظار من برای مواجهه با مخاطب بود که برای یک فیلمساز فیلم اولی بسیار مهم و آموزنده است و تجربه ناشی از آن است که کمک میکند در اثر بعدی گامی به جلو بردارد. علاوه بر این سرخوردگی ناشی از عدم نمایش فیلم در این سالها و وسواسی که در انتخاب تهیهکننده در من به وجود آمده عامل مهمی است. عوامل یک فیلم و بخصوص نویسنده، کارگردان و بازیگران عمیقترین احساسات و عواطف خود را برای ایجاد ارتباط با تماشاگر به کار میگیرند و لحظه نمایش عمومی یعنی مواجهه اثر با تماشاگر لحظه موعودی است که برای ما 6سال به درازا کشید. مادری را در نظر بگیرید که
6 سال باردار باشد و نتواند فرزندش را که
به دنیا آورده و در آغوش بکشد. احساس فقدان ناشی از این تأخیر برای همیشه با ما باقی خواهد ماند. عمری که گذشت و ارتباط لازم در وقت و زمان مناسب برقرار نشد. من مسئولیت اتفاقات پیش آمده را میپذیرم، باید در همان ابتدای کار بنا را بر حسن اعتماد نمیگذاشتم و درباره صلاحیت قانونی تهیهکننده از وزارت ارشاد استعلام میگرفتم. هنوز هم نیت تهیهکننده و انگیزه او برای من و عوامل فیلم یک معمای حل نشده است و امیدوارم روزی در پاسخ به آسیبی که به ما وارد شد، حداقل یک توضیح متقاعد کننده ارائه دهند. نکتهای که باعث میشود به مسائل پیش آمده در گذشته اشاره کنم، تذکری جدی به فیلمسازان جوانی همچون خودم است که باید در انتخاب تهیهکننده نهایت دقت را داشته باشیم و از تهیهکنندگان کارکشته و پیشکسوتی که صلاحیتشان را در طول سالها نشان دادهاند کمک بگیریم.
از آثار هنری عباس کیارستمی و حسین محجوب در فیلم استفاده کردهاید. به غیر از عکس فیروزکوه در آموزشگاه موسیقی، اثر دیگری از کیارستمی در فیلم بود؟
من از این بخت بلند برخوردار بودم که چندین سال پیاپی در کارگاههای فیلمسازی آقای کیارستمی حضور داشته باشم. در این سالها ارتباط نزدیکی میان ما شکل گرفت و باعث شد هم در پروسه نگارش فیلمنامه دوئت از راهنماییهای ایشان بهرهمند شوم و هم از آثار ایشان در کار استفاده کنم. در تابلو جاده فیروزکوه، کورهراه پرفراز و نشیبی را میبینیم که انتهایش معلوم نیست. احساس ابهام جاری در این اثر و شباهت آن به آرامگاه مائده برای یادآوری صحنه گورستان بسیار به کار ما میآمد و آقای کیارستمی با کمال حسننیت این اثر را به همراه چند اثر دیگرشان در اختیار من گذاشتند تا نماهای نقطه نظر آقای مصفا در صحنه گورستان را از عکسهای مونتاژ شده ایشان به فیلم تبدیل کنیم.
آقای کیارستمی فیلم را هم دیدند؟
بله، هم فیلمنامه را خواندند و هم در روزهای اخر پای میز تدوین آمدند و فیلم را دیدند. نکتهای که بیش از هر چیز دیگری خوشحالشان کرد این بود که به توصیه همیشگیشان عمل کرده بودم و سعی کرده بودم به جهان شخصی خودم وفادار بمانم.
جای خالی طبقه متوسط و روابط عاطفی و انسانی
این فیلم 6 سال پیش و متناسب با شرایط آن دوران ساخته شد. در آن مقطع مخاطب هدفمان را طبقه متوسط تحصیلکرده و اهل فرهنگ میدانستیم. مخاطبی که بدنه اصلی مردم این سرزمین را تشکیل میداد. مخاطبی که غم نان نداشت اما ثروتاندوز هم نبود و ترجیح میداد اوقات فراغتاش را صرف مطالعه، سینما، تئاتر و موسیقی کند. اما در حال حاضر این طبقه بسیار ضعیف و تبدیل به طبقه محروم شده یعنی غم نان دارد و معیشت. در چنین وضعیتی حال و حوصلهای برای سینما و فرهنگ باقی نمیماند اگر هم بماند آدمی ترجیح میدهد در آن 2 ساعت یک فیلم سبک و مفرح ببیند که شاید برای ساعتی از افکار پریشان خود فاصله بگیرد و یا نوع دیگری از فیلم که در این سالها باب شده؛ فیلمهای اجتماعی که به طرز اغراقآمیزی به طبقه محروم میپردازند و چنان وضعیت تکاندهنده و فلاکتباری را نشان میدهند که هر مخاطبی به یک آرامش مقطعی میرسد که وضعیتاش میتوانست به این فلاکت باشد و چه خوب که نیست. آدمی را در نظر بگیرید که دو پایش را از دست داده و در اوج یأس و ناامیدی به او میگویند، خدا را شکر کن که نمردی. خب واضح است که این آدم برای ساعتی هم که شده با همین خیال آرام میگیرد. بخش عمدهای از آثار سینمای ما نیز در این سالها چنین کارکردی دارند. بنابراین به نظر میرسد امروز برخلاف 6 سال پیش دیگر جایی برای داستانها و مضامینی مانند دوئت باقی نمانده، داستانهایی که به مضامین ازلی و ابدی میپردازند و سعی میکنند در روابط عاطفی و انسانی عمیق شوند.
کاندیدای دموکرات چهل وششمین رئیس جمهور ی امریکا شد
جام پیروزی در دست جو بایدن
ترامپ؛ نماد فشار حداکثری علیه ملت ایران شکست خورد
با آبی شدن پنسیلوانیا، چهلوششمین رئیسجمهور تاریخ ایالات متحده امریکا انتخاب شد؛ جو بایدن، سیاستمدار کهنهکار دموکراتی که وقتی 48 سال قبل (1972) به عنوان سناتور ایالت دلاور انتخاب شد، ششمین سناتور جوان تاریخ امریکا بود و شش بار دیگر به این سمت انتخاب شد تا به عنوان معاون رئیس جمهور در سال 2009 راهی کاخ سفید شد و حالا 4 سال بعد در 78 سالگی با شکستن رکورد بالاترین رأی تاریخ ۷۴،۸۴۷،۸۳۴ رأی به عنوان پیرترین رئیسجمهور تاریخ امریکا از ماه ژانویه به کاخ سفید باز میگردد. بایدن اولین کاتولیک رومی بود که معاون رئیسجمهور شد و بعد از خلف دموکراتش، جان اف.کندی، دومین رئیسجمهور کاتولیک تاریخ امریکاست.
بایدن با 290 رأی الکترال در مقابل 214 رأی الکترال ترامپ توانست به 4 سال حاکمیت جمهوریخواهان پایان دهد و حالا با کاملا هریس، اولین معاون رئیسجمهور زن تاریخ امریکا به کاخ سفید میرود. گرچه ترامپ همچنان نتیجه انتخابات را قطعی نمیداند: «آرای قانونی تصمیم میگیرند که چه کسی پیروز انتخابات است، نه رسانهها.» این دقیقاً همان وظیفهای است که بر عهده رسانهها در امریکا (امسال 7 منبع معتبر خبری) گذاشته شده که در غیاب سیستم متمرکز انتخاباتی در امریکا، هر وقت کاندیدایی رأی لازم را برای پیروزی در ایالتی به دست میآورد، برآورد میکنند که این فرد برنده آن ایالت خواهد شد و بر این اساس برخی رسانهها مانند سیانان آرای بایدن را 273 رأی دانستند (بدون احتساب 11 رأی الکترال آریزونا و نوادا) و برخی دیگر مانند خبرگزاری آسوشیتدپرس با احتساب همان آرای آریزونا (با برتری 1.3 درصدی تا دیشب و شمارش 90 درصد آرا) او را واجد 284 رأی الکترال اعلام کردند و پس از آن هم 6 رأی الکترال نوادا به سبد بایدن ریخته شده و او را به 290 رأی الکترال رساند. مانده جورجیا، کارولینای شمالی و آلاسکا که اولی آبی و دوتای دیگر قرمز کمرنگ هستند و اگر جورجیا هم آبی پررنگ شود بایدن را با 306 رأی الکترال به کاخ سفید میفرستند؛ همان عددی که ترامپ برای خودش پیش بینی کرد اما حالا نصیب رقیب خواهد شد. گرچه بایدن پیش بینی کرده بود اگر فلوریدا به او رأی دهد، رئیسجمهور میشود اما حتی با واگذار کردن آن هم توانست از مرز عدد طلایی 270 بگذرد و ترامپ را یازدهمین رئیسجمهوری کند که تک دورهای شده است. آخرینشان جورج بوش پدر جمهوریخواه که یکی در میان قدرت پس از او میان دموکراتها و جمهوریخواهان دست به دست شد؛ بیل کلینتون، جورج بوش پسر، باراک اوباما و دونالد ترامپ که وقتی خبر پیروزی بایدن اعلام شد برای دویست و نهمین بار به زمین گلف در ویرجینیا رفته بود و توئیت زد که نتیجه را نمیپذیرد اما حتی رسانه خانگیاش «فاکسنیوز» هم رقیب را برنده دانست. جو بایدن در نخستین توئیت پس از پیروزی در انتخابات امریکا نوشت: «افتخار میکنم که من را انتخاب کردید. کاری که پیشروی ما قرار دارد دشوار خواهد بود اما قول میدهم من رئیسجمهور همه امریکاییها خواهم بود چه به من رأی داده باشید یا نه.»
بایدن با 290 رأی الکترال در مقابل 214 رأی الکترال ترامپ توانست به 4 سال حاکمیت جمهوریخواهان پایان دهد و حالا با کاملا هریس، اولین معاون رئیسجمهور زن تاریخ امریکا به کاخ سفید میرود. گرچه ترامپ همچنان نتیجه انتخابات را قطعی نمیداند: «آرای قانونی تصمیم میگیرند که چه کسی پیروز انتخابات است، نه رسانهها.» این دقیقاً همان وظیفهای است که بر عهده رسانهها در امریکا (امسال 7 منبع معتبر خبری) گذاشته شده که در غیاب سیستم متمرکز انتخاباتی در امریکا، هر وقت کاندیدایی رأی لازم را برای پیروزی در ایالتی به دست میآورد، برآورد میکنند که این فرد برنده آن ایالت خواهد شد و بر این اساس برخی رسانهها مانند سیانان آرای بایدن را 273 رأی دانستند (بدون احتساب 11 رأی الکترال آریزونا و نوادا) و برخی دیگر مانند خبرگزاری آسوشیتدپرس با احتساب همان آرای آریزونا (با برتری 1.3 درصدی تا دیشب و شمارش 90 درصد آرا) او را واجد 284 رأی الکترال اعلام کردند و پس از آن هم 6 رأی الکترال نوادا به سبد بایدن ریخته شده و او را به 290 رأی الکترال رساند. مانده جورجیا، کارولینای شمالی و آلاسکا که اولی آبی و دوتای دیگر قرمز کمرنگ هستند و اگر جورجیا هم آبی پررنگ شود بایدن را با 306 رأی الکترال به کاخ سفید میفرستند؛ همان عددی که ترامپ برای خودش پیش بینی کرد اما حالا نصیب رقیب خواهد شد. گرچه بایدن پیش بینی کرده بود اگر فلوریدا به او رأی دهد، رئیسجمهور میشود اما حتی با واگذار کردن آن هم توانست از مرز عدد طلایی 270 بگذرد و ترامپ را یازدهمین رئیسجمهوری کند که تک دورهای شده است. آخرینشان جورج بوش پدر جمهوریخواه که یکی در میان قدرت پس از او میان دموکراتها و جمهوریخواهان دست به دست شد؛ بیل کلینتون، جورج بوش پسر، باراک اوباما و دونالد ترامپ که وقتی خبر پیروزی بایدن اعلام شد برای دویست و نهمین بار به زمین گلف در ویرجینیا رفته بود و توئیت زد که نتیجه را نمیپذیرد اما حتی رسانه خانگیاش «فاکسنیوز» هم رقیب را برنده دانست. جو بایدن در نخستین توئیت پس از پیروزی در انتخابات امریکا نوشت: «افتخار میکنم که من را انتخاب کردید. کاری که پیشروی ما قرار دارد دشوار خواهد بود اما قول میدهم من رئیسجمهور همه امریکاییها خواهم بود چه به من رأی داده باشید یا نه.»
ستاد ملی مقابله با کرونا، تعطیلی مراکز غیر ضروری را از ساعت 6 عصر تصویب کرد
تعطیلی شهرها در ساعت 6 عصر
- مراکز درمانی و فروشگاههای مواد غذایی تعطیل نیستند
- گزارش «ایران» از تأثیر اجتماعات خانوادگی در افزایش تعداد مبتلایان و فوتیهای کرونا؛ فرش قرمز دورهمیهای خانوادگی پیش پای کرونا
5 و 13
واکنش اولیه تهران به انتخابات ریاست جمهوری امریکا
ظریف: مشخص است بین بایدن و ترامپ تفاوت وجود دارد
حسن روحانی: امیدواریم دولت بعدی امریکا به تعهدات خود برگردد
گروه سیاسی/ چند روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا که شمارش آرای آن تا اینجا با برتری «جو بایدن» نامزد دموکرات این رقابت در برابر دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی ادامه دارد، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در واکنش به این رویداد ابراز امیدواری کرد که دولت بعدی امریکا به تعهداتش بازگردد. حسن روحانی با بیان اینکه امیدوار است تحریمکنندگان امریکایی متوجه شده باشند که راهشان، نادرست و ناصحیح بوده و به هیچ عنوان به اهداف خود دست نخواهند یافت، تأکید کرد که ایران امید دارد تجربه سه ساله، درسی باشد که دولت بعدی امریکا برابر قانون و مقررات تسلیم باشد و به همه تعهدات خود برگردد. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران هم در گفتوگویی تفاوت عملکرد بایدن و ترامپ در عرصه سیاست خارجی را مورد تأکید قرار داد. ظریف که در سفر به چند کشور امریکای لاتین از جمله ونزوئلا، کوبا و بولیوی به سر میبرد، در پایان حضورش در کاراکاس به عنوان نخستین مقصد سفرش در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی «تله سور» به انتخابات امریکا واکنش نشان داد و گفت: «هنوز نمیدانیم که چه کسی پس از این انتخابات پیروز خوهد شد، اما معلوم است که تفاوتی میان این دو مورد وجود دارد».
به گزارش ایرنا، ظریف درباره موضع ایران درباره نتیجه انتخابات امریکا ضمن یادآوری تفاوت دموکراتها و جمهوریخواهان در حوزه سیاست خارجی گفت: «در دوران دولت ترامپ که حتی اختلافاتی میان خود جمهوریخواهان نیز وجود داشت و دیپلماسیای که دولت ترامپ در پیش گرفت، اگرچه دیپلماسی زیادی هم از آن ندیدیم، بر اساس تهدیدهای شخص او و وزیر امور خارجهاش بود. بنابراین تفاوتهایی وجود خواهد داشت اما آنچه برای ما اهمیت دارد لحن و کلمات نیست بلکه عملکردهاست. امریکا فعالیتی غیرقانونی علیه ایران داشته است به دلیل اینکه به اقتصاد و مردم ما لطمه زد و اگر میخواهد وضعیت تغییر کند، باید رویهاش را تغییر دهد».
امریکا باید یک صندلی پشت میز مذاکره به دست بیاورد
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران درباره اینکه آیا امیدی به بازگشت امریکا به توافق هستهای که این کشور در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، دارد یا نه، توضیح داد: «توافق هستهای یک در چرخان نیست. امریکا تصمیم گرفت که از آن توافق خارج شود و حالا باید یک صندلی پشت میز مذاکره این توافق به دست بیاورد. نکته این است که امریکا حق نداشت از این توافق خارج شود چراکه این توافق یک توافق دوجانبه میان ایران و امریکا نبود و یک قطعنامه شورای امنیت است. اگر امریکا میخواست از تعهدات این توافق رهایی یابد، باید از سازمان ملل خارج میشد، نه فقط از یک توافق».
ظریف درباره پایان یافتن تحریم تسلیحاتی ایران و شکست امریکا در تلاش برای تمدید آن در شورای امنیت گفت: «ما امریکا را سه بار در شورای امنیت در سه ماه گذشته شکست دادیم و این نشان میدهد که چقدر سیاست فشار حداکثری امریکا و زورگویی آن در جامعه بینالمللی به انزوا کشانده شده است. این یک پیروزی برای ایران نیست اما پیروزی قوانین بینالمللی، منشور سازمان ملل و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بود».
وزیر خارجه ایران در پاسخ به این سؤال که آیا ایران از تحریمهای جدید واشنگتن ترسی ندارد، گفت: «اساساً طبق همان چیزی که «رابرت اوبراین»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به رئیس جمهور ترامپ گفت، دیگر تحریمی برای امریکا باقی نمانده است که بر ایران اعمال کند، بنابراین کاری کردهاند که تحریمهایشان ته کشیده است».
او در ادامه این گفتوگو درباره اقدام تقابلی ایران در برابر امریکا در پی اقدام دولت این کشور در به شهادت رساندن سردار شهید قاسم سلیمانی، گفت: «ما با هدف قرار دادن پایگاهی که این عملیات تروریستی در آن علیه سردار سلیمانی انجام شده بود، حمله درخوری علیه یک عملیات تروریستی انجام دادیم اما واقعیت ماجرا این است که امریکا جنایتی بزرگ را مرتکب شد؛ پیامدهای آن جنایت بزرگ بویژه پیامدهای جمعی آن و تأثیرش بر احساسات مردم ایران و عراق همانطور که در مراسم تشییع سردار سلیمانی دیدید، در پی امریکا خواهد بود. یکی از پیامدهایش این بود که پارلمان عراق از امریکا خواست این کشور را ترک کند و من فکر میکنم این بهای نهایی امریکا است که برای ماجراجویی، خصومت و تروریسماش در عراق علیه سردار سلیمانی میپردازد».
ظریف در پاسخ به این سؤال که نظرش درباره خروج نیروهای امریکایی از خاورمیانه و وعدههای دولت ترامپ درباره عملی کردن این موضوع چیست، گفت: «بیشتر آن تبلیغات است و خود رئیس جمهور امریکا گفته است در مناطقی که حضور دارند فقط برای حفاظت از نفت است نه حفاظت از مردم آن مناطق یا منافع امریکا. آنها در سوریه فقط برای حفاظت از میدانهای نفتی حضور دارند که از آن بهره میبرند و این به تاراج بردن ثروت مردم سوریه است. آنها حق قانونی حضور در آنجا را ندارند و هیچ وقت از آنها درخواست نشده است نیروهایی به سوریه بفرستند».
سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه هم در واکنش به انتخابات ریاست جمهوری امریکا گفت: «سیاستهای اصولی ایران نیز که مبتنی بر مقابله با سلطه و مقاومت در برابر فشارهای غیرقانونی است مسلماً تحت تأثیر انتخابات امریکا قرار نخواهد گرفت، اما طبیعی است که در صورت بروز شرایط جدید جمهوری اسلامی نیز شیوهها و راه حلهای مناسب و منطبق با آن شرایط را برای تأمین منافع خود و برای مقابله با هرگونه فشار یا تهدید احتمالی جدید، اتخاذ خواهد کرد».
او صحبت درباره احتمال بازگشت رئیس جمهور جدید امریکا به برجام را زودهنگام دانست و گفت: «چالشهای بسیاری وجود دارد، اما پیش از هر چیز باید منتظر ماند و سیاستهای احتمالی جدید در امریکا را ملاحظه کرد».
با افتتاح راه آهن خواف-هرات آغاز میشود
اتصال ریلی ایران - افغانستان
سهیلا یادگاری | هدف نهایی از تکمیل راه آهن ایران-افغانستان اتصال شرق به اروپا است. جابهجایی 6 میلیون تن بار و یک میلیون مسافر تا افق 1420 برآورد تردد در این مسیر ریلی است.
یکی از پروژههای ترانزیتی مهمی که قرار است تا چند روز آینده به بهره برداری برسد خط ریلی اتصال راه آهن ایران از خواف در خراسان رضوی به راه آهن افغانستان در هرات است. با تکمیل این خط ریلی، بخش دیگری از کریدور ترانزیتی کشور تکمیل میشود. قرار است در نهایت از راهآهن خواف هرات با اتصال به ازبکستان و تاجیکستان و احیای جاده تاریخی ابریشم، کالای ترانزیتی با هزینه و زمانی کمتر به کشورهای مسیر و کشورهای اروپایی برسد.
ویژگیهای خط
مسیر ریلی خواف -هرات در مجموع 220 کیلومتر در چهار قطعه است. قطعه یک و دو این مسیر از خواف تا شمتیغ داخل ایران به طول حدود 76 کیلومتر و قطعه سوم نیز از شمتیغ تا روزنک به طول 62کیلومتر داخل خاک افغانستان است. قطعه چهارم از روزنک تا هرات به طول حدود 80 کیلومتراست که این مسیر هنوز تکمیل نشده است. 3 قطعه از 4 قطعه خط آهن خواف-هرات را ایران ساخته و قطعه 4 را افغانستان میسازد. 3 قطعه این ریل یعنی از خواف تا روزنک به طول 139 کیلومتر بزودی افتتاح میشود و ادامه مسیر از روزنک تا هرات را افغانستان در دست ساخت دارد. از مسیر ریلی خواف تا روزنک، 76 کیلومتر آن در خاک ایران و ۶۲ کیلومتر آن در خاک افغانستان است. قرار است در روز افتتاحیه قطارهای باری شروع به حرکت کنند.
این خط ریلی 6 ایستگاه از خواف تا روزنک دارد که دو ایستگاه شمتیغ و روزنک مسافری است. مسافران از ایستگاه خواف میتوانند با حدود یک ساعت و نیم سیر به روزنک و پس از آن نیز از طریق جاده حدود یک ساعت بعد به هرات برسند. البته پس از راهاندازی قطعه چهارم، خواف ایران از طریق ریل به هرات متصل خواهد شد.
ایران در مسیر توسعه افغانستان
موقعیت استراتژیک ایران اهمیت تکمیل راهآهن خواف-هرات را برای افغانستان بیشتر میکند. در این مسیر ریلی، افغانستان میتواند برای ترانزیت کالا در کریدورهای شرقی - غربی و شمال – جنوب بارهای ترانزیتی را از حوزه کشورهای CIS (مستقل مشترکالمنافع) و خلیجفارس و از طریق ترکیه به اروپا برساند. از آن سو هم کشورها میتوانند با استفاده از این مسیر ریلی و با عبور از ایران کالاهای خود را به افغانستان منتقل کنند.
با توجه به اینکه بیشتر معادن افغانستان در غرب این کشور و در همسایگی با ایران واقع شده است این خط ریلی فرصت صادرات سنگآهن و مواد معدنی افغانستان از طریق شبکه ریلی و از خاک ایران را فراهم میکند. مسیر خواف-هرات هم در سمت ایران و هم در سمت افغانستان دارای معادن غنی است. حمل بار با ریل با هزینه و زمان کمتر، ایمنی بیشتر و آلودگی کمتر محیط زیست، توجه به راهآهن خواف-هرات را چند برابر کرده است و به نظر میرسد تمایل صاحبان بار در این منطقه به سمت حمل و نقل ریلی باشد.
تیمور بشیر گنبدی، مدیرکل دفتر توسعه امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی معتقد است: با راه اندازی راه آهن خواف-هرات «کشورمان خواهد توانست ضمن افزایش درآمدهای ترانزیتی، جایگاه منطقهای و بینالمللی خود را ارتقا بخشد. در همین حال، افزایش همکاریهای تجاری و ترانزیتی میان کشورهای مسیر به صلح و ثبات آنها خواهد افزود. همچنین با توجه به اینکه افغانستان یکی از کشورهای محصور در خشکی است برای دسترسی به آبهای آزاد باید از کشورهای دیگر عبور کند. هزینههای اقتصادی در کشورهای محصور در خشکی ۵۰ درصد بیشتر است از کشورهایی که به دریا راه دارند. با توجه به اینکه همسایههای شمالی افغانستان هم کشورهایی محصور در خشکیاند، بنابراین باز شدن مسیر ریلی جدید برای این کشور اهمیت زیادی دارد و دسترسی افغانستان را به آبهای آزاد از طریق ایران تسهیل میکند.»
با توجه به اینکه، بیشتر زیرساختهای موجود حمل و نقلی کشور جادهای است، بنابراین دسترسی ریلی به کشورهایی که دسترسی دریایی ندارند، میتواند موجب توسعه ترانزیت از بنادر ایران به آن کشورها باشد.
عباس خطیبی، معاون ساخت و توسعه راهآهن در شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل، در گفت وگو با «ایران» پایان آبان ماه را زمان افتتاح راه آهن خواف-هرات اعلام کرد و گفت: افق نهایی طرح سال 1420 در نظر گرفته شده است که پیش بینی میکنیم در آن سال 6 میلیون تن بار و یک میلیون نفر مسافر از این مسیر جابه جا شود.
خطیبی تأکید کرد: راه آهن خواف-هرات فقط یک پروژه ریلی نیست بلکه بخشی از مسیر کریدور ترانزیتی غربی-شرقی در داخل خاک افغانستان است. افغانستان در نظر دارد در ادامه راه آهن هرات را به مزار شریف در شمال این کشور متصل کند و از آنجا به مرز ازبکستان برسد به این ترتیب مسیر دسترسی به کشورهای آسیای میانه میسر میشود و در نهایت این راه آهن قرار است به چین متصل شود. یعنی تکمیل راه آهن خواف-هرات از سمت افغانستان ترانزیت بار از ایران به چین و همچنین از ایران به کشورهای جنوب مانند هند و به ترکیه و اروپا را امکانپذیر میکند.
معاون ساخت و توسعه راهآهن ارزش روز ساخت راه آهن خواف به هرات را برای ایران هزار میلیارد تومان برآورد کرد و گفت: با توجه به حجم باری که اکنون از طریق جاده و از مرز دوغارون بین ایران و افغانستان مبادله میشود انتظار داریم این حجم بار به ریل منتقل شود. بسیاری از صاحبان بار در ایران و افغانستان در انتظار شروع به کار این مسیر ریلی هستند تا هزینه و زمان جابهجایی بارشان کاهش یابد.
خطیبی با اشاره به اینکه از 4 قطعه راه آهن خواف-هرات 3 قطعه آن را ایران ساخته که بزودی افتتاح میشود گفت: انتظار ما از افغانستان این است که قطعه چهار را هر چه زودتر بسازند. البته ساخت این قطعه با تأمین سرمایه کشور ایتالیا و با همکاری یک شرکت قزاقستانی بزودی در افغانستان شروع میشود.
تردد ریلی باری و مسافری
از مسیر ریلی خواف-هرات قرار است قطارهای مسافری و باری سیر کنند. سعید رسولی، مدیرعامل راهآهن درخصوص پیشبینی میزان جابهجایی بار و مسافر در این مسیر میگوید: «تعداد قطاری که در این مسیر ریلی به کار گرفته میشود، بستگی به تقاضای بار و مسافر دارد. قطعاً از روز اولیه افتتاح، امکان تخمین تقاضا وجود ندارد. اکنون با محوریت راه آهن، صاحبان کالا، بازرگانان و بازاریابان که مسئولیت جذب بار را دارند، در حال گفتوگو هستند تا برای بهرهبرداری از ظرفیت این مسیر ریلی، حداکثر استفاده بشود. فعلاً در این مسیر ایستگاه مسافری پیشبینی شده است. ایستگاه مسافربری در روزنک پیشبینی شده است که اگر مسافران استقبال کردند، امکان جابهجایی آنان با قطار مسافری تا خواف وجود دارد. در حال حاضر در مسیر هرات به مشهد دو پرواز وجود دارد که قطعاً مسافران بعد از این میتوانند بین این دو شهر با هواپیما یا با قطار تردد داشته باشند.»
با افتتاح راه آهن خواف-هرات، افزایش ترانزیت از مسیر ایران بویژه از مسیر هند به چابهار و سپس افغانستان پیشبینی شده است. به گفته متولیان حمل و نقل در کشور، شاهد تحولی جدی در زمینه ترانزیت کالا به افغانستان از طریق بندر چابهار خواهیم بود. با توجه به امنیت بالای ایران در میان کشورهای همسایه، تمایل ترانزیت بار از مسیر ایران همیشه مورد توجه کشورها بوده است که با افتتاح مسیرهای ترانزیتی جدید و تکمیل کریدورها به نظر میرسد در سالهای آینده شاهد دستیابی به درآمد بالای ارزی با استفاده از ترانزیت ریلی از مسیر ایران باشیم.
محمدحسین منادی، دروازه بان جوان سایپا در گفتوگو با «ایران»:
برای همه گلرها خط و نشان کشیدم
محمد محمدی سدهی / بیستمین دوره لیگ برتر فوتبال از جمعه استارت خورد و مجدداً شور و هیجان به خانه فوتبالدوستان در کشورمان بازگشت؛ در نخستین روز از هفته اول مسابقات، پرسپولیس قهرمان ۴ دوره متوالی لیگ برتر که به فینال لیگ قهرمانان آسیا راه یافته به مصاف سایپا رفت و به تساوی بدون گل رضایت داد. شاگردان یحیی گلمحمدی در این دیدار تلاش زیادی کردند که استارت دوره جدید لیگ را با 3 امتیاز بزنند اما هر بار حملات پرتعداد سرخپوشان با سد محکمی روبهرو شد، اگر از بیدقتی و در مواردی بدشانسی پرسپولیسیها بگذریم، در واقع این دروازه بان سایپا بود که اجازه نداد شاگردان گلمحمدی به گل برسند و سایپا یک امتیاز مهم از این دیدار را بیش از همه مدیون گلر جوانش است.
محمدحسین اکبر منادی با عملکرد درخشان خود در این بازی بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
دروازه بان سایپا در خصوص نخستین بازی تیمش در لیگ بیستم و کسب امتیاز از پرسپولیس به خبرنگار «ایران» گفت:«میدانستیم بازی سختی در پیش داریم چرا که پرسپولیس فینالیست آسیا و قهرمان ۴ دوره متوالی لیگ برتر است به این دلیل انگیزه زیادی برای این بازی داشتیم و البته واقعاً بچهها هم خیلی زحمت کشیدند و تک تکشان برای موفقیت تیم تلاش کردند. یک ماه برای شکست پرسپولیس تمرین کرده بودیم و کادرفنی بخوبی نقاط ضعف و قوت پرسپولیس را به ما تذکر داده بود و خدا را شکر تا حد زیادی موفق بودیم.»
اکبر منادی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد:«بازی بسیار خوبی مقابل پرسپولیس انجام دادیم و چند موقعیت خوب گلزنی هم داشتیم و میتوانستیم با ۳ امتیاز این بازی را به پایان برسانیم اما متأسفانه این گونه نشد و توپهای ما با بدشانسی وارد دروازه حریف نشد؛ در هر دو نیمه موقعیت داشتیم و حتی میتوانستیم برنده شویم. در کل تمام بچههای تیم عملکرد خوبی داشتند و کادرفنی هم از بچهها راضی بود. کسب یک امتیاز از قهرمان ۴ دوره لیگ و فینالیست آسیا هم نتیجه خوبی است.»
او با اشاره به اینکه سایپا تیم جوان و باانگیزهای است، بیان داشت: «در این فصل به جز یکی دو بازیکن ما همه بازیکنان جوان هستند و تیم ما برای بهتر شدن نیاز به زمان بیشتری دارد؛ سیاست سایپا در طول این سالها جوانگرایی بوده و این سیاست باعث شده تا این تیم بازیکنان خوبی به فوتبال ایران معرفی کند. سایپا تیمی است که میتوان با حضور در آن ترقی کرد و به تیمهای صاحب نام پیوست.»
دروازه بان نارنجی پوشان سایپا در خصوص وضعیت این تیم در فصل جاری افزود: «ما در لیگ نوزدهم شرایط سختی پیدا کردیم ولی حالا طرز فکر فصل گذشته را نداریم و میخواهیم این فصل در جایگاه بهتری بایستیم و این موضوع را در بازی اول لیگ مقابل پرسپولیس نشان دادیم. علاوه بر بازیکنان، کادرفنی تیم هم جوان است و ما زیر نظر کادر فنی در تعطیلات لیگ تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم و امیدواریم در این فصل نتایج بهتری نسبت به فصل گذشته کسب کنیم.»
او اظهار داشت: «نتیجه ما مقابل پرسپولیس حاصل تلاش یک ماههمان بود، گرچه برای 3 امتیاز بازی با پرسپولیس برنامهریزی کرده بودیم اما متأسفانه این گونه نشد. مطمئن باشید جوانهای ما در ادامه لیگ حرفهای زیادی برای گفتن دارند؛ با این نتیجه ثابت کردیم تیم دست و پا بستهای مقابل حریفان نیستیم و میتوانیم تیمهای مدعی را هم اذیت کنیم و امتیاز بگیریم. معتقدم امسال سال خوبی برای سایپا خواهد بود. امیدوارم با عملکردمان ثابت کنیم که حتی با تیمی متشکل از بازیکنان جوان هم میتوان جزو خوبهای لیگ شد.»
دروازه بان ۲۳ ساله سایپا در خصوص عملکرد خوب خودش در دیدار با پرسپولیس هم صحبت کرد: «حقیقتاً نمیدانم چند توپ گرفتم ولی خدا را شکر عملکرد خوبی داشتم و توپها وارد دروازهام نشد. علاوه بر این خوش شانس هم بودم و دو بار توپ به تیر دروازه برخورد کرد اما در کل از عملکردم در این بازی راضی بودم و خوشحالم که مانع گلزنی پرسپولیسیها شدم؛ با این عملکرد هم به تیمم برای کسب امتیاز کمک کردم و هم برای سایر گلرها خط و نشان کشیدم.»
اکبر منادی در پایان گفت: «متأسفانه امسال هم به دلیل شیوع ویروس کرونا لیگ بدون حضور هواداران برگزار میشود و این موضوع باعث شده تا هیجان لیگ پایینتر بیاید؛ در هر حال امیدوارم امسال هم لیگ بخوبی برگزار شود و بتوانیم به سلامت آن را به پایان برسانیم.»
محمدحسین اکبر منادی با عملکرد درخشان خود در این بازی بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
دروازه بان سایپا در خصوص نخستین بازی تیمش در لیگ بیستم و کسب امتیاز از پرسپولیس به خبرنگار «ایران» گفت:«میدانستیم بازی سختی در پیش داریم چرا که پرسپولیس فینالیست آسیا و قهرمان ۴ دوره متوالی لیگ برتر است به این دلیل انگیزه زیادی برای این بازی داشتیم و البته واقعاً بچهها هم خیلی زحمت کشیدند و تک تکشان برای موفقیت تیم تلاش کردند. یک ماه برای شکست پرسپولیس تمرین کرده بودیم و کادرفنی بخوبی نقاط ضعف و قوت پرسپولیس را به ما تذکر داده بود و خدا را شکر تا حد زیادی موفق بودیم.»
اکبر منادی صحبتهای خود را این گونه ادامه داد:«بازی بسیار خوبی مقابل پرسپولیس انجام دادیم و چند موقعیت خوب گلزنی هم داشتیم و میتوانستیم با ۳ امتیاز این بازی را به پایان برسانیم اما متأسفانه این گونه نشد و توپهای ما با بدشانسی وارد دروازه حریف نشد؛ در هر دو نیمه موقعیت داشتیم و حتی میتوانستیم برنده شویم. در کل تمام بچههای تیم عملکرد خوبی داشتند و کادرفنی هم از بچهها راضی بود. کسب یک امتیاز از قهرمان ۴ دوره لیگ و فینالیست آسیا هم نتیجه خوبی است.»
او با اشاره به اینکه سایپا تیم جوان و باانگیزهای است، بیان داشت: «در این فصل به جز یکی دو بازیکن ما همه بازیکنان جوان هستند و تیم ما برای بهتر شدن نیاز به زمان بیشتری دارد؛ سیاست سایپا در طول این سالها جوانگرایی بوده و این سیاست باعث شده تا این تیم بازیکنان خوبی به فوتبال ایران معرفی کند. سایپا تیمی است که میتوان با حضور در آن ترقی کرد و به تیمهای صاحب نام پیوست.»
دروازه بان نارنجی پوشان سایپا در خصوص وضعیت این تیم در فصل جاری افزود: «ما در لیگ نوزدهم شرایط سختی پیدا کردیم ولی حالا طرز فکر فصل گذشته را نداریم و میخواهیم این فصل در جایگاه بهتری بایستیم و این موضوع را در بازی اول لیگ مقابل پرسپولیس نشان دادیم. علاوه بر بازیکنان، کادرفنی تیم هم جوان است و ما زیر نظر کادر فنی در تعطیلات لیگ تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم و امیدواریم در این فصل نتایج بهتری نسبت به فصل گذشته کسب کنیم.»
او اظهار داشت: «نتیجه ما مقابل پرسپولیس حاصل تلاش یک ماههمان بود، گرچه برای 3 امتیاز بازی با پرسپولیس برنامهریزی کرده بودیم اما متأسفانه این گونه نشد. مطمئن باشید جوانهای ما در ادامه لیگ حرفهای زیادی برای گفتن دارند؛ با این نتیجه ثابت کردیم تیم دست و پا بستهای مقابل حریفان نیستیم و میتوانیم تیمهای مدعی را هم اذیت کنیم و امتیاز بگیریم. معتقدم امسال سال خوبی برای سایپا خواهد بود. امیدوارم با عملکردمان ثابت کنیم که حتی با تیمی متشکل از بازیکنان جوان هم میتوان جزو خوبهای لیگ شد.»
دروازه بان ۲۳ ساله سایپا در خصوص عملکرد خوب خودش در دیدار با پرسپولیس هم صحبت کرد: «حقیقتاً نمیدانم چند توپ گرفتم ولی خدا را شکر عملکرد خوبی داشتم و توپها وارد دروازهام نشد. علاوه بر این خوش شانس هم بودم و دو بار توپ به تیر دروازه برخورد کرد اما در کل از عملکردم در این بازی راضی بودم و خوشحالم که مانع گلزنی پرسپولیسیها شدم؛ با این عملکرد هم به تیمم برای کسب امتیاز کمک کردم و هم برای سایر گلرها خط و نشان کشیدم.»
اکبر منادی در پایان گفت: «متأسفانه امسال هم به دلیل شیوع ویروس کرونا لیگ بدون حضور هواداران برگزار میشود و این موضوع باعث شده تا هیجان لیگ پایینتر بیاید؛ در هر حال امیدوارم امسال هم لیگ بخوبی برگزار شود و بتوانیم به سلامت آن را به پایان برسانیم.»
آتشسوزی در جنگلهای هیرکانی گلستان به روز هشتم رسید
ارتش به نجات توسکستان آمد
گروه ایران زمین - آتشسوزی در جنگلهای توسکستان گلستان هنوز خاموش نشده است. حریق افتاده به جان بلوطها و درختان توسکا در توسکستان در روز هشتم پای تکاوران ارتش را برای اطفای حریق به ارتفاعات گلستان کشاند. آن طور که «ابوطالب قزلسفلو» مدیرکل منابع طبیعی گلستان به «ایران» میگوید: نیروهای ارتش با آبپاشهای کولهای به کمک جنگلهای گلستان آمدهاند.» به گفته او، نیروی منابع طبیعی هم با تبر در حال باز کردن مسیر نیروهای امدادی برای اطفای حریق هستند. وضعیت آتشسوزی در جنگلهای توسکستان اعتراض استاندار گلستان را هم در پی داشته؛ او در گفت وگو با ایرنا، خواهان تجهیزات مدرن و قوی مجهز شده است.
هشت شبانه روز است که نیروهای امدادی در حال مبارزه با آتش افتاده به جان توسکستان هستند. آتشی که به گفته قزلسفلو، عامل آن انسانی است. شکارچیان منطقه متهمان ردیف اول آتشسوزیهای آبان ۹۹ در توسکستان هستند. به گفته او، نیروهای امدادی به تعداد کافی در منطقه وجود دارد. او میگوید: برای اطفای حریق آتشکوب در اختیار نیروهای ارتش قرار داده شده است.» قزلسفلو پیشروی آتش را به دلیل کوهستانی و صعبالعبور بودن منطقه میداند. دمای هوای ۳۵ درجه هم به طرز خطرناکی در آتش دمیده است و پوشش هیرکانی در گلستان را در مقابل شعلههای آتش بی دفاع کرده است. او درباره تصاویر پخش شده از اسبها در مجاورت آتشسوزی هم میگوید: «اسبها وحشی نیستند. این اسبها متعلق به کشاورزان هستند و در فصلی که کار ندارند در طبیعت رها میشوند تا بچرند.» او آتش را برای اسبهای خبرساز (در فضای مجازی) بی خطر میداند. تصاویر منتشر شده از اسبها در فضای مجازی به واکنش فعالان محیط زیست منجر شده است.
هادی حقشناس، استاندار گلستان هم از اضافه شدن یک بالگرد دیگر به عملیات اطفای حریق در ۲۴ ساعت آینده خبر میدهد. این زمانبندی نشان میدهد جنگلهای گلستان آبان امسال جنگی نابرابر را با آتش خواهند داشت. از روزهای گذشته نیز دو بالگرد در منطقه حضور دارد. یکی از بالگردها نیروها را به مناطق صخرهای و صعبالعبور انتقال میدهد. ارتفاع منطقهای که آتش به آن دستبرد زده، افزون بر دو هزار متر است. پراکندگی آتش هم دلیل دیگر طولانی شدن عملیات اطفای حریق اعلام میشود. باد در منطقه نیز با خزان خشک پاییزی در گلستان همدست شده تا آتش وسعت بیشتری از توسکستان را درگیر کند.
حق شناس هم یکی از دلایل طولانی شدن روند خاموش کردن آتش را صخرهای بودن مناطق درگیر آتش و پراکندگی محدوده آن در ارتفاعات سخت گذر میداند و میگوید: «از روز اول وقوع آتش، بالگرد آب پاش و هلال احمر برای اعزام نیرو به منطقه سخت گذر توسکستان مورد استفاده قرار گرفت و تاکنون مأموریتهای متعددی برای کمک به خاموش کردن آتش انجام شده است.» حقشناس با توجه به پیشبینی هواشناسی چشمی هم بر گشادهدستی آسمان دارد و میگوید: «پیشبینی هواشناسی گلستان مبنی بر احتمال بارش باران از عصر امروز در ارتفاعات توسکستان عملیات را برای سرعت کار و مهار آتش تسهیل میکند.» سال ۸۹ نیز جنگلهای هیرکانی گلستان ۵۰ روز در آتش سوختند تا بالاخره آسمان به کمک آنها آمد و داغ دل جنگل هیرکانی سرد شد. حاضران در منطقه یکی از دلایل گسترش آتشسوزی در توسکستان را اعزام جزیرهای نیرو، عدم توزیع مناسب نیروها، کمک نگرفتن از مردم محلی و مدیریت دور از منطقه آتش گرفته اعلام میکند. باید دست به دعا برداشت که آسمان این بار زودتر بر جنگلهای گلستان ببارد.
میانکاله در آتش کمبود امکانات
همزمان با آتشسوزی توسکستان گلستان، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران در گفتوگو با برنا، از دود شدن ۴ هکتار از پوشش گیاهی میانکاله خبر میدهد. او میگوید: «سالهاست که میگوییم فقط یک لودر به ما بدهند تا در میانکاله بتوانیم آتش سوزی را مهار کنیم. ما هلیکوپتر و هواپیما نمیخواهیم، ما فقط یک لودر میخواهیم. ما حتی پول سوخت و جیره غذایی نداریم.» این سومین بار است که شبه جزیره میانکاله در میان کمبود امکانات میسوزد.»
با اتصال مغز انسان به سیستم های رایانه ای
تراشههای هوشمند مرزهای دنیای ذهنی ما را جابهجا میکنند
میثم لطفی
خبرنگار
اتصال مغز انسان به سیستمهای رایانهای پدیده تازهای نیست و پزشکان تاکنون سعی کردهاند با استفاده از الکترودهای هوشمند، رفتارهای مغز را هنگام بروز بیماریهایی نظیر آلزایمر، پارکینسون، صرع و دردهای مزمن شبیهسازی کنند و راههای درمان آن را دقیقتر مورد بررسی قرار دهند. ماه گذشته نیز «ایلان ماسک» بنیانگذار شرکتهای تسلا و اسپیساکس با معرفی استارتاپ جدید خود موسوم به «نورالینک» توضیح داد در این مرکز طرحهایی را پیش میبرد تا به موجب آن در آینده نه چندان دور تراشههای رایانهای را در مغز انسان جاسازی کند و فناوریهای مختلف مرتبط با مغز انسان را پیش ببرد ولی محققان گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان امریکا این هفته گزارشی را منتشر کردند که نتایج حاصل از مطالعات جدید آنها نشان میدهد که پیشرفت علم در این مسیر میتواند معایب فراوانی را هم به همراه داشته باشد. در این گزارش اعلام شده است حتی اگر از رابطهای مغزی-رایانهای (BCI) غیرتهاجمی در بدن انسان استفاده شود، این اتفاق میتواند عوارضی نظیر اعمال رفتارهای غیرارادی را در بدن انسان به همراه داشته باشد و اتفاقات عجیبی را در ذهن ما رقم بزند که تا امروز از آنها بیخبر بودیم.
یک مغز کامپیوتری
مغز انسان بهطرز شگفت انگیزی با اتفاقات پیرامون سازگار است و بهعنوان مثال ضربان قلب را تنظیم میکند، باعث میشود انسان خواب ببیند، موسیقی که فرد دههها پیش فقط چند نت از آن را شنیده بود به خاطر بیاورد یا یک زبان جدید را برای گفتوگو انتخاب کند و به عبارت دیگر مغز مدیریت همه اتفاقات زندگی ما را در دست میگیرد. مغز قادر است تمامی این اتفاقات را براحتی انجام دهد، زیرا مسیرهایی در آن وجود دارد که برای دستیابی به مهارتهای جدید یا پاسخ دادن به اتفاقات پیرامون از آن استفاده میشود. این فرآیند که از آن بهعنوان سیستم انعطاف پذیر عصبی یاد میشود روشی برای همگامسازی با تغییرات دنیای خارجی است و در این میان دانشمندان میکوشند در آینده نزدیک مغز انسان را با یک چالش جدید مواجه کنند: اتصال به کامپیوتر از طریق رابط مغزی-رایانهای (BCI). این تحول همان اتفاقی است که باعث میشود نگرش ما به دنیای پیرامون عوض شود، مشاهده ما از بدن خود به شکل دیگری صورت گیرد و حتی سرعت تغییرات در دنیای پیرامون ما به گونه دیگر انجام شود. «جاستین سانچز»، مدیر«مؤسسه حافظه باتل» روز گذشته در این خصوص گفت: «بین ابزارهای موبایلی که در دستان انسان قرار میگیرد و تراشهای که در مغز او کاشته میشود تفاوت محسوس وجود دارد. تراشههای مغزی بهصورت مستقیم با اعصاب انسان در تماس هستند و نحوه تعامل انسان با دنیای پیرامون را بهطور کامل عوض میکند. این تراشهها موجب میشوند میزان انطباق یا انعطافپذیری نورونهای مغزی هنگام تعامل با محیط پیرامون بهطور کامل عوض شود و خاصیت انعطافپذیری مغز موجب میشود که تراشه هوشمند طیف گستردهای از تغییرات جدید را بپذیرد.» در این میان محققان گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان با یک مطالعه جدید به این نتیجه رسیدند که حتی استفاده از رابطهای غیرتهاجمی مغزی-رایانهای میتواند در کوتاه مدت انعطافپذیری مغز را به میزان قابل ملاحظه افزایش دهد و در نهایت باعث شود در ذهن ما اتفاقاتی صورت گیرد که تاکنون آن را تجربه نکردهایم. مغز انسان به گونهای طراحی شده است که میتواند بافتهای آسیب دیده خود را بازسازی کند و تراشههای هوشمند باعث میشوند در بیماران مبتلا به اختلالات مغزی، این فرآیند بازسازی با سرعت بالاتر انجام شود. «جاستین ویلیامز»، مدیر گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان نیز در این باره گفت: «بیماران میتوانند از این رابطهای هوشمند برای بازسازی آسیبهای ناشی از سکتههای مغزی استفاده کنند. این تراشهها روشهای جدید برای ساخت دوباره نورونهای از دست رفته را ارائه میکنند. ایده اصلی این است که با استفاده از رابطهای هوشمند BCI ارتباط سریعتر بین بافتهای مغز برقرار کنیم و اختلالات مغزی را از بین ببریم.»
کنترل از راه دور
تراشههای هوشمندی که قرار است در آینده نه چندان دور در مغز انسان کاشته شوند، کنترل ذهن را در دست میگیرند و این اتفاق میتواند انسان را وارد دنیای جدیدی کند که تا امروز فقط در فیلمهای علمی-تخیلی مشاهده میشد. تاکنون در این زمینه گامهای فراوانی برداشته شده است و در همین ارتباط مرکز DARPA با سرمایه گذاریهای گسترده در این زمینه رابطهای مغزی-رایانهای ویژهای را برای سربازان طراحی کرده است که به آنها امکان میدهد از راه دور و با نیروی ذهن بتوانند کنترل روباتهای مستقر شده در خط مقدم را در اختیار بگیرند. این سیستم به گونهای عمل میکند که نیروی نظامی میتواند با کمک نیروی ذهن خود به روبات فرمان پیشروی دهد یا از او بخواهد که به سمت نیروهای دشمن شلیک کند. سانچز معتقد است که رایانهها میتوانند بسیار سریعتر از سیستم بیولوژیکی اعصاب سیگنالها را پردازش کنند و آنها را در مقیاس وسیعتر بهکار گیرند. ترکیب سیستم پردازش بیولوژیکی و رایانهای در نهایت باعث میشود تا انسان به کمک نیروی ذهن بتواند اتفاقات متفاوتی را رقم بزند.
او توضیح داد: «این مسأله جنبه جالبی از چگونگی انطباق مغز انسان با شرایط پیرامون را نشان میدهد. ما از نظر سرعت پایه سیستم عصبی خود در درک و تعامل با جهان پیرامون محدود هستیم. در این میان اگر ابزاری در نظر گرفته شود که سرعت پردازش بالاتری داشته باشد، مغز انسان میتواند خود را با آن سازگار کند و این همان اتفاقی است که شاید به خلق ابَرانسانها بینجامد.» این مسأله شاید برای شما عجیب به نظر برسد یا تواناییهای مغز را برای کنار آمدن با ورودیهای سریعتر اعصاب زیر سؤال ببرد. اینکه فناوری چگونه میتواند تواناییهای بدن انسان را ارتقا دهد از مهمترین سؤالاتی است که طی دهههای گذشته ذهن همگان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان برای پاسخ به این سؤال هم اکنون مطالعات گسترده خود را پیش میبرند. رابطهای مغزی-رایانهای ابزاری را در اختیار ما میگذارند که به کمک آنها کارهایی را که تاکنون هیچ دانشی برای انجام آنها نداشتیم بدون هرگونه آموزش به بهترین نحو انجام میدهیم. سیستمهایی که برای رسیدن به نتیجه به نیروی عضلانی نیاز ندارند و اطلاعاتی که بهصورت مستقیم و بدون نیاز به چشم و گوش و... وارد مغز انسان میشوند، میتوانند از طریق این رابطهای هوشمند به بهترین نحو عمل کنند. ویلیامز در این مورد توضیح داد: «نکته منحصر به فردی که در مورد رابطهای مغزی-رایانهای وجود دارد این است که این تراشههای هوشمند مغز را با نوع جدیدی از خروجی دادهها که از سیگنالهای مغزی تولید میشود، سازگار میکنند. بر این اساس شما میتوانید به جای حرکت عضلات بهصورت مستقیم به بخشهای ویژه مغز دسترسی داشته باشید، فعالیت آن را به روشهای مختلف مدیریت کنید و در نهایت بدون درگیری عضلات بدن خود برخی کارها را براحتی انجام دهید. تا آنجا که ما متوجه شدیم، بخشهای مجزای مغز برای کنترل هر یک از عضلات مورد استفاده قرار میگیرند و ما میخواهیم این وظیفه را به تراشههای هوشمند واگذار کنیم.» ولی سؤال اساسی که در این زمینه مطرح میشود این است که محدوده مغز برای یادگیری و تطابق با سیستمهای هوشمند تا چه اندازه است و این فعالیتهای جدید که تاکنون برای مغز تعریف نشده بود تا چه اندازه میتواند به کمک تراشههای مغزی رایانهای بدرستی انجام شود؟ پاسخ دانشمندان تا امروز این است که مغز انسان تا امروز به نوعی همه فعالیتهای مورد نیاز انسان را انجام داده است و ظرفیت قابل ملاحظه مغز این امکان را ایجاد میکند که در آینده به کمک سیستمهای هوشمند بتوانیم فعالیت بیشتری با آن انجام دهیم. از آن زمان که انسان به فکر اختراع چرخ افتاد تا امروز که به پیشرفتهترین سیستمهای سفر به کرات دیگر فکر میکند، مغز انسان همواره خود را با اتفاقات پیرامون سازگار کرده است. دانشمندان مطمئن هستند که مغز انسان با هر اتفاق جدید دیگری هم سازگار میشود و باید منتظر ماند و دید این تراشههای جدید چگونه نحوه تعامل ما با دنیای پیرامون را عوض میکنند.
خبرنگار
اتصال مغز انسان به سیستمهای رایانهای پدیده تازهای نیست و پزشکان تاکنون سعی کردهاند با استفاده از الکترودهای هوشمند، رفتارهای مغز را هنگام بروز بیماریهایی نظیر آلزایمر، پارکینسون، صرع و دردهای مزمن شبیهسازی کنند و راههای درمان آن را دقیقتر مورد بررسی قرار دهند. ماه گذشته نیز «ایلان ماسک» بنیانگذار شرکتهای تسلا و اسپیساکس با معرفی استارتاپ جدید خود موسوم به «نورالینک» توضیح داد در این مرکز طرحهایی را پیش میبرد تا به موجب آن در آینده نه چندان دور تراشههای رایانهای را در مغز انسان جاسازی کند و فناوریهای مختلف مرتبط با مغز انسان را پیش ببرد ولی محققان گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان امریکا این هفته گزارشی را منتشر کردند که نتایج حاصل از مطالعات جدید آنها نشان میدهد که پیشرفت علم در این مسیر میتواند معایب فراوانی را هم به همراه داشته باشد. در این گزارش اعلام شده است حتی اگر از رابطهای مغزی-رایانهای (BCI) غیرتهاجمی در بدن انسان استفاده شود، این اتفاق میتواند عوارضی نظیر اعمال رفتارهای غیرارادی را در بدن انسان به همراه داشته باشد و اتفاقات عجیبی را در ذهن ما رقم بزند که تا امروز از آنها بیخبر بودیم.
یک مغز کامپیوتری
مغز انسان بهطرز شگفت انگیزی با اتفاقات پیرامون سازگار است و بهعنوان مثال ضربان قلب را تنظیم میکند، باعث میشود انسان خواب ببیند، موسیقی که فرد دههها پیش فقط چند نت از آن را شنیده بود به خاطر بیاورد یا یک زبان جدید را برای گفتوگو انتخاب کند و به عبارت دیگر مغز مدیریت همه اتفاقات زندگی ما را در دست میگیرد. مغز قادر است تمامی این اتفاقات را براحتی انجام دهد، زیرا مسیرهایی در آن وجود دارد که برای دستیابی به مهارتهای جدید یا پاسخ دادن به اتفاقات پیرامون از آن استفاده میشود. این فرآیند که از آن بهعنوان سیستم انعطاف پذیر عصبی یاد میشود روشی برای همگامسازی با تغییرات دنیای خارجی است و در این میان دانشمندان میکوشند در آینده نزدیک مغز انسان را با یک چالش جدید مواجه کنند: اتصال به کامپیوتر از طریق رابط مغزی-رایانهای (BCI). این تحول همان اتفاقی است که باعث میشود نگرش ما به دنیای پیرامون عوض شود، مشاهده ما از بدن خود به شکل دیگری صورت گیرد و حتی سرعت تغییرات در دنیای پیرامون ما به گونه دیگر انجام شود. «جاستین سانچز»، مدیر«مؤسسه حافظه باتل» روز گذشته در این خصوص گفت: «بین ابزارهای موبایلی که در دستان انسان قرار میگیرد و تراشهای که در مغز او کاشته میشود تفاوت محسوس وجود دارد. تراشههای مغزی بهصورت مستقیم با اعصاب انسان در تماس هستند و نحوه تعامل انسان با دنیای پیرامون را بهطور کامل عوض میکند. این تراشهها موجب میشوند میزان انطباق یا انعطافپذیری نورونهای مغزی هنگام تعامل با محیط پیرامون بهطور کامل عوض شود و خاصیت انعطافپذیری مغز موجب میشود که تراشه هوشمند طیف گستردهای از تغییرات جدید را بپذیرد.» در این میان محققان گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان با یک مطالعه جدید به این نتیجه رسیدند که حتی استفاده از رابطهای غیرتهاجمی مغزی-رایانهای میتواند در کوتاه مدت انعطافپذیری مغز را به میزان قابل ملاحظه افزایش دهد و در نهایت باعث شود در ذهن ما اتفاقاتی صورت گیرد که تاکنون آن را تجربه نکردهایم. مغز انسان به گونهای طراحی شده است که میتواند بافتهای آسیب دیده خود را بازسازی کند و تراشههای هوشمند باعث میشوند در بیماران مبتلا به اختلالات مغزی، این فرآیند بازسازی با سرعت بالاتر انجام شود. «جاستین ویلیامز»، مدیر گروه مهندسی پزشکی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسان نیز در این باره گفت: «بیماران میتوانند از این رابطهای هوشمند برای بازسازی آسیبهای ناشی از سکتههای مغزی استفاده کنند. این تراشهها روشهای جدید برای ساخت دوباره نورونهای از دست رفته را ارائه میکنند. ایده اصلی این است که با استفاده از رابطهای هوشمند BCI ارتباط سریعتر بین بافتهای مغز برقرار کنیم و اختلالات مغزی را از بین ببریم.»
کنترل از راه دور
تراشههای هوشمندی که قرار است در آینده نه چندان دور در مغز انسان کاشته شوند، کنترل ذهن را در دست میگیرند و این اتفاق میتواند انسان را وارد دنیای جدیدی کند که تا امروز فقط در فیلمهای علمی-تخیلی مشاهده میشد. تاکنون در این زمینه گامهای فراوانی برداشته شده است و در همین ارتباط مرکز DARPA با سرمایه گذاریهای گسترده در این زمینه رابطهای مغزی-رایانهای ویژهای را برای سربازان طراحی کرده است که به آنها امکان میدهد از راه دور و با نیروی ذهن بتوانند کنترل روباتهای مستقر شده در خط مقدم را در اختیار بگیرند. این سیستم به گونهای عمل میکند که نیروی نظامی میتواند با کمک نیروی ذهن خود به روبات فرمان پیشروی دهد یا از او بخواهد که به سمت نیروهای دشمن شلیک کند. سانچز معتقد است که رایانهها میتوانند بسیار سریعتر از سیستم بیولوژیکی اعصاب سیگنالها را پردازش کنند و آنها را در مقیاس وسیعتر بهکار گیرند. ترکیب سیستم پردازش بیولوژیکی و رایانهای در نهایت باعث میشود تا انسان به کمک نیروی ذهن بتواند اتفاقات متفاوتی را رقم بزند.
او توضیح داد: «این مسأله جنبه جالبی از چگونگی انطباق مغز انسان با شرایط پیرامون را نشان میدهد. ما از نظر سرعت پایه سیستم عصبی خود در درک و تعامل با جهان پیرامون محدود هستیم. در این میان اگر ابزاری در نظر گرفته شود که سرعت پردازش بالاتری داشته باشد، مغز انسان میتواند خود را با آن سازگار کند و این همان اتفاقی است که شاید به خلق ابَرانسانها بینجامد.» این مسأله شاید برای شما عجیب به نظر برسد یا تواناییهای مغز را برای کنار آمدن با ورودیهای سریعتر اعصاب زیر سؤال ببرد. اینکه فناوری چگونه میتواند تواناییهای بدن انسان را ارتقا دهد از مهمترین سؤالاتی است که طی دهههای گذشته ذهن همگان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان برای پاسخ به این سؤال هم اکنون مطالعات گسترده خود را پیش میبرند. رابطهای مغزی-رایانهای ابزاری را در اختیار ما میگذارند که به کمک آنها کارهایی را که تاکنون هیچ دانشی برای انجام آنها نداشتیم بدون هرگونه آموزش به بهترین نحو انجام میدهیم. سیستمهایی که برای رسیدن به نتیجه به نیروی عضلانی نیاز ندارند و اطلاعاتی که بهصورت مستقیم و بدون نیاز به چشم و گوش و... وارد مغز انسان میشوند، میتوانند از طریق این رابطهای هوشمند به بهترین نحو عمل کنند. ویلیامز در این مورد توضیح داد: «نکته منحصر به فردی که در مورد رابطهای مغزی-رایانهای وجود دارد این است که این تراشههای هوشمند مغز را با نوع جدیدی از خروجی دادهها که از سیگنالهای مغزی تولید میشود، سازگار میکنند. بر این اساس شما میتوانید به جای حرکت عضلات بهصورت مستقیم به بخشهای ویژه مغز دسترسی داشته باشید، فعالیت آن را به روشهای مختلف مدیریت کنید و در نهایت بدون درگیری عضلات بدن خود برخی کارها را براحتی انجام دهید. تا آنجا که ما متوجه شدیم، بخشهای مجزای مغز برای کنترل هر یک از عضلات مورد استفاده قرار میگیرند و ما میخواهیم این وظیفه را به تراشههای هوشمند واگذار کنیم.» ولی سؤال اساسی که در این زمینه مطرح میشود این است که محدوده مغز برای یادگیری و تطابق با سیستمهای هوشمند تا چه اندازه است و این فعالیتهای جدید که تاکنون برای مغز تعریف نشده بود تا چه اندازه میتواند به کمک تراشههای مغزی رایانهای بدرستی انجام شود؟ پاسخ دانشمندان تا امروز این است که مغز انسان تا امروز به نوعی همه فعالیتهای مورد نیاز انسان را انجام داده است و ظرفیت قابل ملاحظه مغز این امکان را ایجاد میکند که در آینده به کمک سیستمهای هوشمند بتوانیم فعالیت بیشتری با آن انجام دهیم. از آن زمان که انسان به فکر اختراع چرخ افتاد تا امروز که به پیشرفتهترین سیستمهای سفر به کرات دیگر فکر میکند، مغز انسان همواره خود را با اتفاقات پیرامون سازگار کرده است. دانشمندان مطمئن هستند که مغز انسان با هر اتفاق جدید دیگری هم سازگار میشود و باید منتظر ماند و دید این تراشههای جدید چگونه نحوه تعامل ما با دنیای پیرامون را عوض میکنند.
استقبال رسانه های جهان از پیروزی بایدن
از شکست ترامپ تا تسخیر کاخ سفید
ایران / پیروزی جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری ایالات متحده هر چند پیشبینی شده بود اما اعلام رسمی آن با کسب بیش از 270 رأی الکترال با استقبال رسانههای جهان بویژه خود امریکا مواجه شد.
شبکه سیانان با قطع پخش برنامههای عادی خود که عمدتاً بر تفسیر آرای مردم بود، از کسب رأی الکترال ایالت پنسیلوانیا به نفع بایدن خبر داد و او را چهل و ششمین رئیس جمهوری ایالات متحده معرفی کرد. سایت روزنامه نیویورک تایمز با درشتترین تیتر نوشت: «بایدن، ترامپ را شکست داد.» روزنامه واشنگتن پست هم مثل روزنامه نیویورک تایمز از پیروزی بایدن خبر داد و نوشت: «بایدن، ترامپ را شکست داد.» سایت نیویورکر که چهار سال پیش در چنین روزی، پیروزی ترامپ بر هیلاری کلینتون را غمبار توصیف کرده بود و با ناگواری شروع عصر ترامپیسم را اعلام کرده بود، دیشب با خوشحالی نوشت: «عصر بایدن شروع میشود.» سایت فارین پالیسی، که در 4 سال گذشته همانند نیویورکر منتقد شدید ترامپ و سیاستهای ترامپ بود، پیروزی بایدن را همانند دیگر رسانههای امریکا با تمرکز بر شکست ترامپ جشن گرفت و نوشت: «بایدن، ترامپ را شکست داد.» سایت روزنامه فایننشیال تایمز هم با اعلام خبر کسب 290 رأی الکترال، نوشت: «بایدن رئیس جمهوری بعدی ایالات متحده امریکا شد.» سایت روزنامه وال استریت ژورنال هم با اعلام این خبر که هریس اولین زنی است که معاون اول رئیس جمهوری میشود، تیتر خبری خود را درخصوص پیروزی بایدن اینگونه اعلام کرد: «جو بایدن به عنوان چهل وششمین رئیس جمهوری ایالات متحده انتخاب شد.» سایت روزنامه لسآنجلس تایمز هم درباره پیروزی بایدن تیتر زد: «بایدن ریاست جمهوری را برد، هریس اولین زن معاون اول رئیس جمهوری شد.» سایت هفته نامه اکونومیست که 5 روز قبل از انتخابات پیشبینی کرده بود که بایدن به کاخ سفید میرود و جلد هفتهنامه خود را با این تیتر که «چرا باید جو بایدن باشد» هفته پیش روانه دکههای مطبوعاتی کرده بود، خبر پیروزی بایدن را این گونه تیتر زد «بایدن کاخ سفید را تسخیر کرد.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
یک کمپین - ۴ ضلع
-
با گذشته چه باید کرد؟
-
جام پیروزی در دست جو بایدن
-
تعطیلی شهرها در ساعت 6 عصر
-
ظریف: مشخص است بین بایدن و ترامپ تفاوت وجود دارد
-
اتصال ریلی ایران - افغانستان
-
برای همه گلرها خط و نشان کشیدم
-
ارتش به نجات توسکستان آمد
-
تراشههای هوشمند مرزهای دنیای ذهنی ما را جابهجا میکنند
-
از شکست ترامپ تا تسخیر کاخ سفید
اخبارایران آنلاین